جانباز انقلاب اسلامی: با این پاهای آسیب دیده در شکنجه ساواک ، هنوز هم شب‌ها نمی‌توانم بدون آرام‌بخش بخوابم.


پای صحبت جانباز انقلاب اسلامی محمد جهان‌بین که در زندان ساواک مورد شکنجه قرار گرفته:


چند روز قبل، خانمی در میان بازدیدکنندگان موزه عبرت، از بدو ورود شروع به مغلطه و جوسازی کرد که: «چیزهایی که اینجا می‌بینید، همه‌اش را خودشان ساخته‌اند.» در جوابش گفتم: «یعنی شما معتقدید شکنجه‌هایی که اینجا بازسازی شده، واقعیت ندارد؟ اما بعد از 46 سال، هنوز جای آن شکنجه‌ها در بدن من مخصوصاً پاهایم هست.» وقتی آثار کابل‌های ساواکی‌ها در کف پایم را نشان دادم، گارد آن خانم‌باز شد و گفت: «حالا باور کردم.»

از خاطرات شکنجه‌های 46سال قبل که می‌پرسم، خم می‌شود، کفش و جوراب از پا درمی‌آورد و در مقابل چشم‌های متعجب من، پایش را روی میز قرار می‌دهد و می‌گوید: «با این پاهای آسیب دیده، هنوز هم شب‌ها نمی‌توانم بدون آرام‌بخش بخوابم. آثار کابل‌هایی که ماموران ساواک در سال 1355 زدند، هنوز کف پایم وجود دارد و درد و سوزشش عذابم می‌دهد. همین دیشب مجبور شدم با یک تیغ تیز، چند لایه پوست از کف پایم بردارم. بی‌قراری این پا، خیلی اوقات، بی‌خوابم می‌کند. از خواب که می‌پرم، در آن تاریکی نیمه‌شب، خیال می‌کنم هنوز هم در سلول انفرادی هستم…»

«افضلی»، بازجوی من، وقتی از تهدید، تطمیع و تحقیر جواب نگرفت، ساعت 1:30 نیمه‌شب درحالی‌که شیشه کنیاک روی میزش بود، خواست با مطرح کردن یک موضوع ناموسی، مرا خلع سلاح کند. گفت: «حرف نمی‌زنی؟ اشکال ندارد. همسرت را اینجا می‌آورم و در مقابل خودت…» در همان لحظه به حضرت زهرا (س) متوسل شدم که آن ناجوانمرد نتواند نیت شومش را پیش ببرد. عنایت خانم(س) طوری بود که او تا مدتی اصلاً نمی‌فهمید کجاست و با چه کسی صحبت می‌کند! در همان فضا در مقابل من نشسته بود اما انگار خدا هوش و عقل را از او گرفته بود و فقط به من نگاه می‌کرد.
https://farsnews.ir/social/1677301042000687726

1731446898_.jpg


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 23 آبان 1403نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

شرح شکنجه روحی و جسمی رهبر انقلاب در زندان اوین پهلوی!

همچنان که هر چیز دیگری -چه شکنجه، چه گرفتاری، چه لذت۔ پایانی دارد و تمام میشود، این نوبت شکنجه هم به پایان رسید. پایم را باز کردند. برخاستم، تلوتلو میخوردم و قادر به راه رفتن نبودم. هردو پایم ورم کرده بود و درد سراسر وجودم را فراگرفته بود. یکی از آنها گفت: به سلولت برو؛ ولی تو را به اینجا برمیگردانیم تا آنکه اعتراف کنی. وقتی به سلول برگشتم و وارد آن شدم، احساس راحتی عجیبی کردم! احساس نوعی امنیت و اطمینان به من دست داد. پس از آن خشونت ددمنشانه و شکنجه ی نفرت انگیز که در اتاق شکنجه با آن مواجه شدم، اکنون چهاردیواری ای که مرا احاطه میکرد و دری که پس از ورودم بسته شد، در من نوعی آرامش روحی می آفرید! خدا را شکر کردم که این سلولم را -که معمولا جای احساس تنهایی و غربت است- مایه ی آرامش و اطمینان ساخته است. روی زمین نشستم، و از اینکه بدون شکنجه شدن پایم را دراز میکردم، و بدون آنکه کلمات گزنده و زننده گوشم را بیازارد، سرم را به دیوار تکیه میدادم، احساس لذت میکردم. برای گرفتن اطلاعات از اشخاص، به انواع فشار متوسل میشدند؛ از جمله اینکه به زندانی برگه های سفیدی میدادند و از او میخواستند تا اعترافات خود را به صورت پرسش و پاسخ روی آن بنویسد. او را تحت فشار قرار میدادند که بنویسد. و خدا نکند که زندانی بپرسد: چه بنویسم؟ در این صورت با کتک و فحش به جان او می افتادند و میگفتند: بنویس… بنویس…. و چه بسا زندانی دو یا سه صفحه مینوشت، اما بازجوآن را میگرفت، با تحقیر به آن نظر می انداخت، آن را در برابر زندانی پاره میکرد و با تأکید و فشار از او میخواست که بیشتر بنویسد! نمیتوانم همه ی جزئیات شکنجه را بیان کنم؛ چون فراتر از آن است که در بیان بگنجد. شرح آن، ضرورتی هم ندارد؛ زیرا دردآور و ناراحت کننده است. از این صحنه های دردناک میگذرم و به صحنه ی دیگری میپردازم که مایه ی تفریح است و خاطر شما را تسلی میدهد؛ گرچه برای کسانی که تمایل به عبرت آموزی داشته باشند، حاوی عبرت است.

منبع کتاب: خون دلی که لعل شد ص 212

1731305182_.jpg


موضوعات: بدون موضوع
   دوشنبه 21 آبان 1403نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

خاطرات جالب رهبر انقلاب درباره استفاده از زبان مورس در زندان ساواک!


حرف زدن در داخل سلول چنان که گفتم ممنوع بود چه رسد به حرف زدن با زندانیان سایر سلولها این کاری خطرناک بود چون از نظر ماموران اوضاع بازجویی و کسب اطلاعات را به هم میریخت بویژه اگر بازداشتی ها متهمان یک پرونده بودند. با این همه حساسیت مورس ابزاری برای گفت و شنود میان زندانیان بود.
میان من و سلول شهید رجایی بک سلول فاصله بود. من با سلول مجاور به وسیله مورس حرف میزدم ، پیام به سلول رجایی میرفت و پاسخ آن بر میگشت. زبان مورس را در این زندان آموختم داستان از اینجا شروع شد که دیدم از سلول همسایه ام ضرباتی به دیوار میخورد و من معنای آن را نمیفهمیدم. فهمیدم که او از این ضربات مقصودی دارد. یک روز داشتم با نگاه دیوار های سلول را با دقت نگاه میکردم. این هم کاری است که معمولا زندانیان میکنند. تا خود را با چیز تازه ای سرگرم کنند. از جمله چیزهایی که بر دیوار خواندم ، یادگارها و شوخی ها و لطیفه های زندانیان بود. همینطور که به دیواری در کنار در سلول که به زحمت نور به آن میرسید ، خیره شده بودم ، جدولی از حروف و علامات رمزی به چشم خورد. کم کم با زبان جدول آشنا شدم و دیدم که اینها رمزهای مورس است. لذا شروع به آموختن مورس کردم و رفته رفته مفهوم ضربات همسایه را که بر دیوار میزد ، دریافتم. سپس یک بار هم کوشیدم حتی با کندی هم که شده پاسخش را بدهم. همسایه پاسخم را فهمید و خیلی خوشحال شد. گفت و گوی متقابل میان من و او آغاز شد. او با سرعت و مهارت با من حرف میزد و من با درنگ و کندی پاسخ میدادم. او میکوشید به من کمک کند. همینکه یکی دو حرف کلمه ای را میشنید ، اشاره میکرد که کلمه را فهمیده و به بقیه ی حروف نیازی نیست. بتدریج در زمینه گفت و شنود با مورس ماهرتر شدم. تا جایی که وقتی مورس میزدم ، کسی که با من در سلول بود ، متوجه نمیشد ، که من چه کاری میکنم. به دیوار تکیه میدادم سرم را به دیوار میچسباندم دستم را کنار سر میگذاشتم و سپس با انگشت به دیوار ضربه میکوبیدم و در عین حال به حالتی عادی با هم سلولی خودم نیز حرف میزدم بدون آنکه متوجه شود من با همسایه زندانی خود نیز گفت و گوی مورسی دارم!

منبع:
کتاب خون دلی که لعل شد ص243 (خاطرات رهبر انقلاب)

1731220350_.jpg


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 20 آبان 1403نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

امام هادی(ع): اگر علما شما به سوی قائم دعوت نمیکردند و از دین او دفاع نمیکردند ، همه شما مرتد میشدید!


قال امام الهادی(ع):
لولا من یبقی بعد غیبت قائئمکم(عج) من العلما الداعین الیه و الدالین علیه والذابین عن دینه بحجج الله، والمنقذین لضعفاء عبادالله من شباک ابلیس و مردته و من فخاخ النواصب لما بقی احد الا ارتد عن دین الله

امام هادی(ع) فرمودند:

اگر نبود دانشمندانی که بعد از غیبت قائم شما را به سوی او دعوت میکنند ، و به سوی او رهنمون میشوند ، و از دین او دفاع میکنند ، و بندگان ناتوان را از دام های شیطان و پیروان شیطان و نواصب اهل بیت نجات میدهند ، احدی باقی نمیماند ، جز اینکه از دین خدا مرتد ، میشدند.

یوم خلاص حدیث 298 ص 210
طبرسی ، احتجاج جلد2ص455

1731129536_.jpg


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 19 آبان 1403نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

خدمات آمریکا به جریان مقاومت / وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ


نگران ترامپ نیستیم، جورج بوش عراق را تحویل ما داد ، اوباما سوریه را، بایدن یمن را و ترامپ فلسطین اشغالی را ان شاء الله

وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ
ترجمه:
و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‌جویی کرد؛ و خداوند، بهترین چاره‌جویان است.

رهبر معظم انقلاب:
دشمن میخواست کشور را متلاطم کند، میخواست آرامش و ثبات و استقرار را از ملت ایران بگیرد؛ درست بعکس، خدای متعال در مقابل کید دشمنان آنچنان تقدیری کرد که «و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین».(1) ملت به برکت دفاع مقدس، از آنجائی که بود، جلوتر رفت؛ آمادگی‌اش بیشتر شد. این توطئه‌ی دشمنان مستکبر و گرگهای آدمیخوار هم در مقابل ملت ایران اثری نکرد.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21279

رهبر معظم انقلاب:
یکى از شگردهاى الهى[این] است که پیغمبر را در قلب شهرهاى بزرگ و متمکّن و متمدّن مبعوث نکرد، در زیر سایه‌‌ى ‌قدرتهاى جبّار و ستمگر و مسلّط مبعوث نکرد. شاید اگر این رسالت مثلاً در تیسفون یا در هر گوشه‌‌ى کشور ساسانى به ‌وجود مى‌‌آمد یا در امپراتورى روم، اصلاً نمیگذاشتند که این نهال در زمین ریشه بدواند، او را قلع‌و‌قمع میکردند. خداى ‌متعال این شجره‌‌ى طیّبه را در جایى غَرس کرد که این فرصت را پیدا کند که ریشه بدواند و آن ‌‌وقتى قدرتهاى بزرگ ‌بفهمند چه شده و چه اتّفاقى افتاده که دیگر قادر به قلع‌و‌قمع این شجره‌‌ى طیّبه نباشند؛ این حقیقتاً یکى از آن مکرهاى ‌الهى است که «وَ مَکَروا وَ مَکَرَ الله»(1) و «اِنَّ‌هُم یَکیدونَ کَیدًا × وَاَکـیدُ کَیدًا»؛ این یک شگرد الهى است. وضع حجاز در ‌آن روزگار طورى بود که یک حکومت مستقل و متمرکز مثل حکومتهاى معمولى دنیا نداشت؛ یک حکومت قبایلى بود، ‌حاکمیّت دست قبایل بود، قدرت تقسیم شده بود؛ آن‌چنان نبود که یک دستگاه مرتّب و منظّمى وجود داشته باشد و بتوانند ‌هر کارى را فوراً انجام بدهند.‌
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=53842

1730961516_.jpg


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 17 آبان 1403نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 3 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 29

آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    
جستجو
 
مداحی های محرم