موضوع: "بدون موضوع"
شهید آوینی: همهی چشمها در ظلمات محشر، گریانند، مگر چشمی که در راه خدا بیدار مانده و از خوف او گریسته باشد.
دوشنبه 96/05/09
به نام خدا
شهید آوینی: عقل معاش میگوید که شب هنگامِ خفتن است، اما عشق میگوید که بیدار باش…
عقل معاش میگوید که شب هنگامِ خفتن است، اما عشق میگوید که بیدار باش، در راه خدا بیدار باش تا روح تو چون شعاعی از نور به شمس وجود حق اتصال یابد. عقل معاش میگوید که شب هنگام خفتن است، اما عقل معاد میگوید که همهی چشمها در ظلمات محشر، در آن هنگامهی فزع اکبر، از هول قیامت گریانند، مگر چشمی که در راه خدا بیدار مانده و از خوف او گریسته باشد. عقل معاش میگوید که شب هنگام خفتن است، اما عشق میگوید: چگونه میتوان خفت وقتی که جهان ظلمتکدهی کفرآبادی است که در آن احکام حق مورد غفلت است؟ عشق میگوید: چگونه میتوان خفت وقتی که هنوز خون گرم امام عاشورا از زمین کرب و بلا میجوشد و تو را فرا میخواند؟ چگونه میتوان خفت و جهان را در کف جهال و قدارهبندها رها کرد؟ نه، شب هنگام خفتن نیست.
منبع:
http://www.aviny.com/multimedia/aviny/index_03.aspx
http://dl.aviny.com/multimedia/aviny/rf3/jade-03.mp3
نوشته شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی درباره اوضاع منطقه و ظهور
یکشنبه 96/05/08
به نام خدا
نوشته شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی درباره اوضاع منطقه و ظهور …
شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی
بسم الله الرحمن الرحیم
باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان بدنیا آمدهایم و شیعه هم بدنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختیها، غربتها و دوریهاست و جز با فدا شدن محقق نمیشود حقیقتاً.
نمیخواهم حرفهای آرمانگرایانه بزنم و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه! حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفتهایم. هم من، هم تو. بحمدالله. خدا را باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم.
چه بگویم از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آلالله را محاصره کردهاند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به اسارت آلالله نخواهیم داد چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.
واضحتر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقاً در نقطهای ایستادهایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش
تمام دنیا جمع شدهاند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیستها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بیشرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل دادهاند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینهسازان ظهور است و بس. و در این فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین نا آگاه و افراطی نیز همراه شدهاند تا این عَلَم و این نهضت زمینهساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه خود دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند.
جبهه جدیدی که از تفکر اسلام آمریکایی، صهیونیسم و ارهاب از کشورهای مختلف از جمله افغانستان، پاکستان، آمریکا، اروپا، یمن، ترکیه، عربستان، قطر، آذربایجان، امارات، کویت، لیبی، فلسطین، مصر، اردن و… به نام جهاد فی سبیل الله تشکیل شده است، هدف نهائیش فقط و فقط جلوگیری از نهضت زمینهسازان ظهور و در نهایت مقابله با تحقق وعده الهی ظهور میباشد و هیچ ابایی هم از کشتن و مثله کردن و سر بریدن زنان و کودکان بیگناه شیعه ندارد، کما اینکه این اتفاق را الان به وفور میتوان مشاهده کرد و من دیدهام.
ان شاء الله در پناه حق و تا [تحقق] وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.
منبع:
http://www.daszarrin.ir/1393/01/14/6632/
http://beyzai.ir/1392/11/10/2481
حجت الاسلام ماندگاری: با ظهور امام زمان (عج) آبروی خیلی ها خواهد رفت.
جمعه 96/05/06
به نام خدا
حجت الاسلام ماندگاری:
امام حسین آمد آبروی بعضی ها را برد ؛ مسلمان هایی که تماشاچی بودند
چون یا باید طرفدار حق باشند یا باطل ؛ حد وسط نداریم
امروز هم انقلاب اسلامی آبروی خیلی ها را برد الحمد الله ؛ امام زمان عج هم ظهور کنند آبروی خیلی ها را میبرند ؛ چون میگویند قیام امام زمان عج مانند قیام امام حسین ع است.
حواسمان باشد در تک تک موضوعات ما تماشاچی یا بی تفاوت نباشیم.
کلیپ مربوطه:
http://yon.ir/abero
http://www.aparat.com/v/WC398
http://roshangari.ir/video/38927
http://www.afsaran.ir/media/download/1310117
#حجت_الاسلام_ماندگاری #آقای_ماندگاری #ظهور_امام_زمان_عج #منجی
#آبرو_رفتن #آبرو_ریزی #تماشاچی #بیتفاوت #عکس_نوشته #فیلم #کلیپ #دانلود
#حد_وسط_نداریم #مسئولیت #قیام #امام_حسین_ع #انقلاب_اسلامی #ایران
حاج احمد خمینی: موسوی را پیدا کنید و بگویید بیاید خدمت امام ؛ چون امام نامه ای نوشته که اگر این نامه پخش شود نه دنیا برای موسوی میماند و نه آخرت
پنجشنبه 96/05/05
به نام خدا
مدتی بعد از تایید قطعنامه از سوی امام میرحسین موسوی خودش را پنهان کرده و از انجام وظایف سرباز میزد ؛ امام میخواستند استعفای او را قبول کنند . حتی در جلسه ای با حضور افراد شاخص کشور از جمله اقای موسوی اردبیلی و هاشمی و … این تصمیم گرفته میشود. در آن جلسه رئیس جمهور (مقام معظم رهبری ) دیرتر به جلسه رسیدند. امام به محض ورود ایشان میگویند ما برای تعیین نخست وزیر بعدی در حال مذاکره هستیم ؛ نظر شما چیست؟ مقام معظم رهبری میفرمایند شما نباید استعفایش را بپذیرید چرا که وی با استعفاء میخواهد وجهه ای برای خود مهیا کند و بگوید من طرفدار جنگ بودم و خود را تبدیل به قهرمان ملی کند ؛ باید به او فرمان دهید که به مسئولیت خود بازگردد. امام راحل با اشاره دست به سمت سید علی خامنه ای میفرمایند این درست است.
اسدالله بادامچیان نیز در این مورد میگوید:
موسوی بعد از استعفاء به مدت سه روز در خانه ای پنهان شده بود. مرحوم سیداحمد اقا هر روز تماس میگرفت و میپرسید که موسوی کجاست؟ تا این که روز سوم صبح سید احمد آقا زنگ زد و گفت موسوی را پیدا کنید و بگویید بیاید خدمت امام چون امام نامه ای نوشته و گفته اند اگر تا ظهر موسوی نیامد بدهیم اخبار بخواند. اگر این نامه پخش شود نه دنیا برای موسوی میماند و نه آخرت
خیلی نامه تندی بود ؛ ما هم به همه گفتیم. تا اینکه موسوی ساعت 11 صبح آمد و امام هم نامه را تغییر داد.
امام هم بعدا به موسوی گفت: اگر خدمات شما نبود شما را به عنوان ضد انقلاب معرفی میکردم.
منبع: کتاب راز قطعنامه ص 166 تا 169
http://www1.jamejamonline.ir/printable.aspx?newsnum=100894900673
http://basirat.ir/fa/news/102353
روزی که آیتالله خامنهای مشغول به بافتن موی دخترشان شدند
چهارشنبه 96/05/04
به نام خدا
روزی که آیتالله خامنهای مشغول به بافتن موی دخترشان شدند
رهبر انقلاب در یکی از خاطراتشان روایت جالبی از آماده کردن دخترشان برای دیدار با امام خمینی(ره) بیان کردهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، محمدرضا زائری فعال فرهنگی در کانال تلگرامی خود به ذکر خاطرهای از رهبر انقلاب به مناسبت روز دختر پرداخته که متن این خاطره به شرح ذیل است:
مقام معظم رهبری، خاطرهای شیرین از دوران ریاست جمهوری خود در ارتباط با فرزندشان نقل کردهاند، ایشان میفرمایند: یک بار هم من خودم دخترم را برای زیارت امام خمینی(ره) بردم. چهار پنج ساله بود. خانواده ما رفته بودند مشهد و او ماند پیش من برای اینکه بیاید امام(ره) را روز عید ببیند. صبح پا شدیم و سرش را شانه کردیم و مرتبش کردیم و موهایش را به زحمت بافتیم.
یک دستی هم که نمیشود؛ من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم اما با یک دست نمیشود؛ دو دستی باید ببافند چون باید موها را سه قسمت کنند. رفقای پاسدار آمدند به کمک ما و موی سرش را بافتیم و چادر سرش کردیم و خدمت امام(ره) آوردیم.
منبع: